نقش فناوري اطــلاعات (IT) در زندگي بشر

۸ بازديد

بيل گيتس ، رييس شركت مايكروسافت در يك عدد از كتاب هايش مي نويسد : نقش رايانه در زندگي آدم شگفت انگيز مي باشد . اما حساس اين است كه رايانه درزمره قيمت هاي انساني تعريف شود . به عنوان بابا يا فرزند . در سال 1999 هنگامي سران كشورهاي صنعتي در مجمع گروه 8 ، در اجلاس اوكيناوا براي محاسبه بخشودگي بدهي برخي از كشورهاي عالم سوم گرد نيز آمدند و كاهش رخنه‌ ديجيتالي به اين كشورها ICT گسترش براي به جاي بخشودگي ، مبلغي را اختصاص دادند . برخي از كشورها در عكس العمل به اين مبادرت ، رايانه ها را به آتش كشيدند و شعار بشريت به نان نياز داراست نه رايانه را رمز دادند . 

طراحي سايت 
اين نوع مسايل ، ذهن برنامه ريزان كشورهاي متفاوت - چه بسط يافته و چه در حالا توسعه و گسترش - را به خويش مشغول كرده هست كه به كدام يك از اين ترك ها بايستي اولويت اعطا كرد و آيا در اصل ابزاري مي باشد كه مي بايست از ان ICT مي تواند بحران فقر را از سر شيوه بردارد ؟ و يا اين كه اين‌كه استعمال ابزاري كرد . واضح ميباشد كه با يك ابزار نمي توان مشكلات دنيا را حل كرد . 
رايانه توجه و سرعت و بضاعت و توان ذخيره سازي اطلاعات خيلي بسيار ودسترسي پرسرعت به انها با پيشرفت و دگرگوني علم و تكنولوژي كامپيوتر و كاربرد ان را ميسر مي نمايد . تحولي عظيم در زمينه هاي گوناگون نظير : پزشكي,هنري,تحصيلي,ارتباطات,جغرافيا و . . . به وجود اورده مي‌باشد . 
اصولا واژه ي ارتباطات ، دوچندان كهن خيس از مخابرات ميباشد . ارتباطات كه هم اندازه كلمه انگليسي Communication مي‌باشد ، در دوره هاي مختلف زندگي بشري كاربرد و معني مختص خود را داشته مي باشد . به عبارتي ، پيش از انقلاب صنعتي ، به مفهوم مراودت و معاشرت بود و در بازه زماني انقلاب صنعتي ، كه جاده ها و سيستم هاي ترابري و راه و روش هاي زميني ، دريايي و هوايي و به قولي «شوارع» اهميت بيشتري يافتند ، اين اصلاح به اين مجاري تعميم يافت . باورود فناوري هايي زيرا گوشي تلفن و تلويزيون و تاثير شگرف آن ها بر معاش بشري و قبلي از آن تلگراف ، پيشوند تله به اين كلمه و واژه يعني Communication متصل شدكه متساوي مخابرات در پارسي به آن تعلق گرفت . تاهمين اواخر نيز واژه و كلمه هايي زيرا Telecommuter ، Telemedicine ، Teledensity هم اشاعه داشت البته با وارد شدن اينترنت ، يعني با مقبوليت و به كار گيري ي گسترده ي آن و پيدايش واژه هايي چون دهكده ي جهاني ( Global village ) و عالم سازي (Globalization ) و نزديك شدن اشخاص و نيز چنين برداشته شدن فواصل دور و ساخت همجواري مجازي ، كلمه Tele ، به تدريج از ابتدايCommunication و ساير واژه و كلمه ها كنار مي رود . 
طراحي اپليكيشن

فناوري اطلاعات (IT) 
هنگامي به دور و اطراف مي نگريم ، اگر بتوانيم ببينيم چرا كه نگاه كردن به منزله ي ديدن نمي‌باشد همه چيز را در هم اكنون اطلاعات دهي و مرادوه مي بينيم . همگي چيز اطلاعات است . مراحل يادگيري داده ها منجر به آگاهي مي شود . درايت توام با شناخت ، همان چيزي مي باشد كه معرفت ( Knowledge ) خوانده مي شود . به رفتاربه اضافه تعقل را خرد و اخلاق و رفتار توام با خرد را بخرادانه مي خوانيم . دوره حاضر را عصر اطلاعات ناميده اند . در واقع در دوره داده ها ، جنبش از جامعه صنعتي به سوي جامعه ي نرم افزاري شكل مي گيرد . در محيط نو ديكرمهم نمي‌باشد كه عرصه ي كار چه باشد ؛ اين محيط همه ميدان هاي اقتصادي، سياسي ، فرهنگي و غيره را پايين الشعاع قرار داده مي باشد . 


ويژگي هاي دوره ارتباطات 
همانطور كه تا قبل از اين ذكر شد عصراطلاعات بر تمامي ميدان هاي زندگي تاثير شگرفي گذاشته هست . يك عدد از ويژگي ها و صفات اين زمان ، طوفاني بودن محيط آن ميباشد . در واقع اين خصوصيت فرآورده انقلاب داده ها و ارتباطات مي باشد . انتقال سرعت بالا داده ها ، ادله طوفاني بودن آن هست . يعني آن قدر سرعت انتقال داده ها بالاست كه ثبات محفظه ذيل الشعاع قرار مي گيرد و بستر فعاليتي ، به شدت بي ثبات مي شود و اين دستور با محيط با ثباتي كه مقررات و قوانين اثبات ومطمئن خويش را دارد و ما بر آن آشنايي داريم ، مضاعف فرق مي نمايد ، درحال حاضر بايستي روءيت كرد چه عاملي سبب ساز پيچيدگي اين محيط مي شود . 


به طور خلاصه ، تعدد و تنوع عنصرها محفظه و تعامل اين عنصرها با يكديگر ادله پيچيدگي هست . ويژگي دوم اين زمان مديريت مجهولات مي باشد . يعني در اين محفظه مكرراً با پديده هايي مواجه مي شويم كه با آن ها آشنايي نداريم و سوابق ي پيشين نيز ندارند . پس بايد بتوان به دانشي دست يافت كه اين تمامي مجهولات را در دست گرفتن و بي نظمي ناشي از آن را مهار كند ، ديگر ويژگي اين زمان ، شبكه اي شدن مي‌باشد . يعني مرزها و مركز ها برداشته مي شوند و تصوري جهاني شكل مي گيرد . در اين جا به فكر كانال ايي نياز داريم . 


ويژگي بعدي ، قبول تنوع و تفاوت و كثرت گرايي فرهنگي هست . ديگر خصوصيت اين عصر ، روندهاي متناقض و نيروهاي پرتناقض هست .مثال هاي آن ، پروسه جهاني سازي در كنار محلي سازي و همياري شركت هاي رقيب با يكديگر مي‌باشد و يعني همزيستي عنصرها متضاد در كنار يكديگر . منطق عصر داده ها ، منطق حاكميت و فور و فراواني است نه منطق كميابي و مدير فراواني ، به دانش ، اشراف و تخصص زياد بالايي نياز دارد و با مدير كميابي خيلي فرق مي نمايد . به همين استدلال بايستي مجهز به كار خردمندانه و داشتن خرد انتخاب باشد در زمان داده ها ادله داراي اهميت پيروزي سرمايه گذاري به روي دارايي هاي غير ملموس يعني سرمايه گذاري روي منابع انساني است . گسترش سرمايه ي انساني بدون داشتن پايين توليد اطلاعات و ارتباطي به هيچ عنوان قابليت و امكان پذير نيست . 


ازدواج در بين اطلاعات و ارتباطات 

واژه ي monologue در اصطلاح فلسفه متساوي حديث نفس ميباشد . يك پلكان فراتر به كلمه و واژه ي autodialogue برمي خوريم كه مي توانايي متساوي مخاطبه با خويش را به آن اعطا كرد . در ماجرا پيرمرد و دريا از همينگوي ، صحنه هاي زيادي از مخاطبه باخويش يا به تعبيري تعامل يكسويه پيرمرد با خود ديده مي شود . در واقع بخش اكثر اي از قصه ، مربوط به تعامل يكسويه پيرمرد هست . در اين چرخه تبادلي صورت نمي گيرد . آنچه كه آدمي را از انزوا مي رهاند dialogue يا مباحثه ي دو طرفه مي باشد . در اينجا بايستي از تجربه ي بشري استفاده كرد و اين يك ضرورت تاريخي است كه تجارب و علم بايستي منتقل شوند و اين مسائل با تعامل دوسويه حاصل مي آيد و در پروسه ارتباط هم اين داده ها مي‌باشد كه ردو بدل مي شود ؛ در واقع انگيزه ارتباط تبادل داده ها هست پس همگرايي اين دو، براي زدودن مشكل بيشتر ي رابطه را متقارن تر كرده ميباشد افراد بيشتري به اطلاعات بيشتري دست مي يابند و محدوديت زماني و مكاني نيز برداشته مي شود . 
















ابزار يا اين كه محور 
به عبارتي طور كه در آغاز گفته شد درصورتي كه به ICT به عنوان يك ابزار نگاه كنيم ، جنبش نمادين آتش زدن رايانه قابل توجيه مي شود ، ولي در‌صورتي‌كه به ICT به تيتر محور توسعه نگريسته شود ، كار كشورهاي صنعتي از مجمع گروه 8 در اجلاس اوكيناوا براي ايجاد موضوع هاي اساسي بسط و بستر سازي همه جانبه با به كار گيري از راهكارهاي اقتصاد ديجيتالي به جاي دادن قرص مسكن و معالجه علامتي ( symptomatic ) كاري صحيح و معقول بوده مي‌باشد . تبادل اطلاعات مهم‌ترين هدف ارتباطات و فناوري طلاعات مي‌باشد . 

سود تبادل داده ها تبديل اطلاعات به دانش و ايجاد جامعه اي دانش مدار هست در حالتي كه بخواهيم به چهره فهرست وار به مزاياي ICT اشاره كنيم اين مزايا را مي توانايي چنين فهرست كرد : نقش داراي اهميت در بخش ارتباطات از روش كاهش دوچالش پيش روي مخابرات يعني : *تاخير و فاصله ارزاني سرعت بخش اعظم گونه هاي مختلف ارتباطات و نهايتا دسترسي بخش اعظم به اطلاعات

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.